مبینامبینا، تا این لحظه: 16 سال و 8 ماه و 3 روز سن داره
مه یاسمه یاس، تا این لحظه: 1403 سال و 2 ماه و 11 روز سن داره
امیر علیامیر علی، تا این لحظه: 1403 سال و 2 ماه و 11 روز سن داره

✿◠‿◠ پری رویاهای من ✿◠‿◠

مادرانه من برای سه تا فرشته

به مناسبت تولد بابایی

فقط تویی تو..تو..تو تولدت مبارك همسرم بهترینم      همراه یك طلوع در این خجسته یاد در سالگرد بهاران هستیت روزی كه زندگی بر لبان تو بوسه زد با صد خلوص هم آستان دل، خواهم كه بمانی همیشه شاد   چه لطیف است حس آغازی دوباره وچه زیباست رسیدن دوباره به روز زیبای اغاز تنفس تو وچه اندازه عجیب است روز ابتدای بودن!!! وچه اندازه شیرین است امروز روز میلاد روز تو روزی که تو آغاز شدی. تمام هستی ام تولدت مبارک اینم یک کیک خوشمزه واسه تولد عزیزم       تولـــــدتو ، تولد همه خوبیهاست تولد تو ، آغازیست برای یه دنیا مهــربانی تولـــــد گذشت ...
29 آبان 1390

برای دوست داشتن باید شکست

پسرکی دو خط سیاه موازی روی تخته کشید خط اولی به دومی گفت ما میتوانیم زندگی خوبی داشته باشیم . دومی قلبش تپید و لرزان گفت بهترین زندگی !!! در همان زمان معلم بلند فریاد زد دو خط موازی هیچگاه به هم نمی رسندو چه ها همه با هم تکرار کردند دو خط موازی هیچگاه به هم نمیرسند مگر آنکه یکی از آنها برای رسیدن به دیگری خود را بشکند.   عشق نمی پرسه تو کی هستی؟ عشق فقط میگه: تو ماله منی . عشق نمی پرسه اهل کجایی؟ فقط میگه: توی قلب من زندگی می کنی . عشق نمی پرسه چه کار می کنی؟ فقط میگه: باعث می شی قلب من به ضربان بیفته . عشق نمی پرسه چرا دور هستی؟ فقط میگه: همیشه با منی . عشق نمی پرسه دوستم داری؟ فقط می...
28 آبان 1390

روانشناسی نقاشی کودک

خیلی جذابه که آدم از روی نقاشی های کودکش پی به احساسات درون او ببره!  اگه شما هم علاقه به تفسیر نقاشی های کودکانتونو دارین این مطلب کمکتون میکنه.       ● نمادهای اصلی اندام‌ها ▪ سر معرف مرکز شخصیت، قدرت فکری و عامل اصلی کنترل فشارهای درونی است. کودکان، همیشه سرهای بزرگ ترسیم می‌کنند؛ ولی اگر سر، زیاد بزرگ باشد، نشانگر آن است که من کودک، بیش از حد طبیعی است. ▪ صورت چون بسیار اهمیت دارد، بیشتر تنها کشیده می‌شود. کودکان پرخاشگر، جزئیات آن را به حد اغراق‌آمیزی بزرگ، ترسیم می‌کند؛ در حالی که کودکان خجالتی، جزئیات را از نظر می‌اندازند و فقط دایرهٔ صو...
15 آبان 1390

آرزوی مادران گذشته و پندی برای مادران آیند وحال

اگر میتوانستم فرزندم را دوباره بزرگ کنم اگر فرصت داشتم فرزندم را دوباره بزرگ کنم  به جای اینکه انگشت اشاره ام را به سوی اوبگیرم آن را در رنگ فرو می بردم و همراه او نقاشی میکردم   به جای اینکه دائما کارهایش را تصحیح کنم با او ارتباط برقرارمیکردم به جای اینکه به ساعت نگاه کنم به او نگاه میکردم سعی میکردم کمتر بگویم وبیشتر توجه کنم بیشتر با اودوچرخه بازی می کردم وبادبادکهای بیشتری با اوبه هوا می  فرستادم در چمنزار بیشتری  می دویدم  وبه ستارگان بیشتری خیره می شدم بیشتر بغلش می کردم وکمتر سرزنش میکردم به جای اینک به اوسخت بگیرم  سخت تائیدش م...
12 آبان 1390

دل نوشته هایی برای میوه زندگیم

      تقدیم به مهربانترین فرشته دنیا کودکي که آماده تولد بود نزد خدا رفت و از او پرسيد:مي گويند فردا شما مرا به زمين مي فرستيد،اما من به اين کوچکي وبدون هيچ کمکي چگونه مي توانم براي زندگي به آنجا بروم؟ خداوند پاسخ داد:در ميان تعداد بسياري از فرشتگان،من يکي را براي تو در نظر گرفته ام، او از تو نگهداري خواهد کرد. اما کودک هنوزاطمينان نداشت که مي خواهد برود يا نه: اما اينجا در بهشت، من هيچ کاري جز خنديدن و آواز خواندن ندارم و اين ها براي شادي من کافي هستند. خداوند لبخند زد: فرشته تو برايت آواز خواهد خوان دو هر روز به تو لبخند خواهد زد تو عشق او را احساس خواهي کرد و شاد خواهي بود. کودک ادامه دا...
10 آبان 1390

هیجان وشادی دیدن اولین بار تو برای من باباجونت چقدر شیطون بودی

 عاقبت در یک شب از شب های دور کودک من پا به دنیا می نهد آن زمان بر من خدای مهربان نام شور انگیز مادر می نهد بینمش روزی که طفلم همچو گل در میان بسترش خوابیده است بوی او چون عطر پیک یاس ها در مشام جان من پیچیده است پیکرش را می فشارم در برم گویمش چشمان خود را باز کن همچو عشق پاک من جاویدباش در کنارم زندگی آغاز کن   عزیزم بازم بباباجونی برنده شد  .باباجونت خواب دیده بود یک دخمل ناز تپلو داره . دیروز رفتیم سنو گرافی هم حرف باباجونی را تایید کرد . خیلی شیطون بلا بودی . بی صبرانه منتظرت هستم .   ...
10 آبان 1390
1